برای مشاهده یافته ها از کلید Enter و برای خروج از کلید Esc استفاده کنید.

تقسیم زبانی

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

این بار بر خلاف برنامه به جای چای یه لیوان شیر داغ جلومه و خب شیر هم واقعا لذت بخشه.

به هر طریق، داشتم به تکلم آدمیزاد و زبان‌های مورد استفاده‌ش فکر می‌کردم و مشاهداتم رو از بنی بشر مرور می‌کردم.

داستان اینه که دقت کردین بعضی از آدما چه قدر لابه‌لای فارسی صحبت کردنشون از کلمات انگلیسی استفاده می‌کنن؟ بعضی‌ها کمتر (و صرفا در حد کلمات با قالب جملات فارسی) و بعضی‌ها بیشتر (با قالب جملات انگلیسی ولی به زبان فارسی). اون دسته از آدم‌ها که عامدانه سعی می‌کنن در این راستا که به زور کلمات انگلیسی بذارن لای صحبت‌هاشون رو بذارید کنار، برای بقیه ولی اتفاقی که میوفته طبیعیه.

حالا این یه مساله کاملا رایجه و همه‌مون دیدیم ولی چیزی که شاید ندیده باشید یا کمتر دیده باشید و توجهتون رو جلب نکرده باشه اینه که بر خلاف کسایی مثل من و شما که صرفا زبان انگلیسی (یا هر زبان دوم دیگه‌ای) رو بلد هستند و از کلمات انگلیسی استفاده می‌کنند، بعضی‌ها هم هستند که خیلی خیلی مسلط‌تر از ما هستند و زبان انگلیسی زبان دومشون حساب نمیشه واقعا. این افراد به ۲ زبان کاملا مسلط صحبت می‌کنن. و نکته‌ای که می‌خواستم بگم این بود که عموما این افراد خیلی خیلی کم‌تر از من و شما در حین فارسی صحبت کردنشون از کلمات انگلیسی استفاده می‌کنن. در حالی که نه تنها به زبان فارسی مسلط‌تر از ما نیستند بلکه به زبان انگلیسی مسلط‌تر هستند.

دقیق‌ترین توصیفی که از این واقعه دارم تقسیم سلولیه.

 

اولش که حرف زدن یاد می‌گیریم در چپ‌ترین قسمت تصویر هستیم. یک زبان بلدیم. به مرور زمان که زبان دومی رو یاد میگیریم میایم این وسطای تصویر. یعنی ما دو تا زبان بلد نیستیم، یه زبان با کلمات خیلی گسترده‌تر بلدیم. و خب این باعث میشه یا وسط فارسی حرف زدن کلمات انگلیسی به کار ببریم یا وسط انگلیسی حرف زدن کلمات فارسی به کار ببریم. که دومی معمولا کمتر اتفاق میوفته چون موقعیتی که بخوایم توش انگلیسی صحبت بکنیم می‌دونیم طرف مقابل فارسی بلد نیست و خیلی حواسمون هست که کلمه فارسی‌ای رو نگیم از دایره لغاتمون اگرچه بازم پیش میاد گاهی.

بعد مدت طویلی به نقطه سمت راست تصویر می‌رسیم. یعنی دو قوه مختلف و مستقل از هم داریم برای تکلم به ۲ زبان مختلف. و اونجا دیگه کلمات قاطی نمیشن با هم. نه فارسی میره تو انگلیسی نه انگلیسی تو فارسی. هر کدوم کلمات و ساختار جملات مخصوص خودشون رو دارن.

 

نکته دیگه‌ای که اخیرا توجهم رو جلب کرده اینه که این معلم زبان‌ها بی‌خود نبود میگفتن معنی کلمات رو با ترجمه فارسیشون یاد نگیرید و از دیکشنری استفاده کنید. واقعا کلمات به هم ترجمه نمیشن. شاید برای اینکه بتونین به یکی معنی یه کلمه‌ رو بگید گفتن ترجمه فارسیش بهش کمک بکنه ولی نوع استفاده از اون کلمه و کاربردش اصلا با ترجمه منتقل نمیشه. به بیان دیگه، اگه انگلیسی رو با ترجمه‌ش به فارسی یاد گرفته باشید متوجه حرف دیگران میشید ولی خودتون نمی‌تونید درست حرف بزنید. کلمات بی‌ربطی رو در جملات میذارید. یا یه بار دیگه “به بیان دیگه”، تبدیلی بین کلمات فارسی و انگلیسی وجود نداره ولی هر دوشون فضای تقریبا یک‌سانی رو از نظر مفاهیم span می‌کنند B-) این جمله آخر رو هم نوشتم که هم از یه کلمه انگلیسی استفاده کرده باشم هم بگم اگرچه جبر خطی شدم ۸.۵ ولی مفاهیمش رو یاد گرفتم B-)

و تصویر پست، روبه‌روی گنبد آسمان تو محوطه پارک آب و آتش و پل طبیعت یه زمین هست برای دوچرخه و اسکیت و این چیزا. تصویر از اتوبان همت هست از روی سکوهای اون زمین دوچرخه سواری.