مکالمات کامپیوتری
امروز در اواخر یه مکالمه خسته کننده (یا حداقل در اون لحظه فکر میکردم اواخرشه) متوجه شدم که چه قدر واکنشهای متفاوتی نسبت به طرف مقابلم دارم. چه قدر پاسخهایی که میدم جنسشون فرق داره. و طبیعتا این باعث شد از اونجا به بعد مکالمه خیلی کمتر درگیر صحبتها باشم و بیشتر به این مساله فکر کنم. که چه قدر مکالماتم کامپیوتری شدهن.
انگار چت کردن قواعد نانوشته خاصی داره که اونها برام جایگزین قواعد نانوشته صحبت کردن شدهن. وقتی با کسی چت میکنم لابهلای پیامهاش سرم رو به نشانه تایید یا نشانه اینکه من دارم گوش میدم، تکون نمیدم. همینکه پیامها ۲ تا تیک میخورن این قضیه رو نشون میده. ولی تو صحبت کردن لازمه که هر از گاهی آدم نشانهای از خودش نشون بده. وقتی با کسی چت میکنم در صورت من هیچ تغییری ایجاد نمیشه. هیچ ماهیچهای تکون نمیخوره و به جاش انگشتام به سرعت روی این صفحه جابجا میشن. ولی برای صحبت کردن بازی متفاوته. وقتی چت میکنم اگه حرف خنده داری زده بشه با ارسال چند تا emojie اینکه این حرف از نظر من خندهدار هست رو نشون میدم. نکته جالبش اینه که در اکثر مواقع هم خودم نمیخندم و فقط emojie ها رو ارسال میکنم. موقعی که چت میکنم اگه طرف مقابلم ابراز ناراحتی بکنه یا از مسالهای دچار رنجش شده باشه، برای همدردی باهاش علاوه بر صحبت کردن و علاوه بر استفاده از کلمات، به دنبال استیکر یا گیف مناسب میرم که حسی رو هم منتقل کنم. اما اگه استیکر جوجه در حال گریهای رو ارسال کنم خودم نه تنها در حال گریه نیستم بلکه مطلقا تغییری در ظاهرم وجود نداره. اما در مکالمات واقعی نباید اینطوری پیش بره. نمیتونه اینطوری پیش بره.
و همه این “نباید اینطور باشه”ها اتفاق افتاده. در مکالماتم نشانه خاصی برای اینکه طرف مقابلم بدونه دارم حرفهاش رو میشنوم وجود نداره. در اکثر مکالماتم اگر حرف جالب، غمگین، خندهدار یا مسخرهای بشنوم تغییری در صورتم رخ نمیده. شاید نهایتا جملهای با مضمون “چه باحال”.
از همهش جالبتر زمانی هست که کسی چیزی میگه که برای پاسخ دادن باید فکر کنم. وقتی چت میکنم خیلی عادی به کیبورد یا به در و دیوار نگاه میکنم لحظاتی و فکر میکنم. در مکالمه عادی ولی این کار خیلی عجیبه. فرض کنید به کسی چیزی میگین و در پاسخ ۳۰ ثانیه به شما نگاه میکنه. داره فکر میکنه و به زودی پاسخ مناسبی رو ارسال میکنه ولی اون ۳۰ ثانیه اینطوری نیست. حقیقتش اصلا الان نمیدونم وقتی میان مکالمهای میخوام فکر بکنم باید چه واکنشی داشته باشم. باید چه رفتاری بروز بدم در زمان فکر کردن. همیشه مثل عکس این پست نیست که یه اسکیتبورد دستت باشه و باهاش روی کیبوردت بازی کنی.
خلاصه وقتی نسبت صحبت کردن واقعی به صحبت کردن مجازی انقدر کم باشه، قواعدش هم جای خودشون رو به قواعد مجازی میدن. تا امروز با صورت، لب و دهن و ماهیچههای همون نواحی صحبت میکردیم، الان ولی انگار همه اون فیچرها رو خاموش کردیم و فقط خود محتوا رو با صرف کمترین انرژی انتقال میدیم.
دیدگاه ها
5 دیدگاه
برعکس من. من خیلی موقعا واکنشو واقعا نشون میدم. ینی حتی دقیقا جمله ای که میخوام تایپ کنمو بلند و با همون احساساتی که انگار طرف روبروم نشسته میگم. یا مثلا میخوام فک کنم میگم: همممم… یا مثلا وقتی نمی دونم چی بگم میگم:: اممم… جالبه امتحانش کن.
امتحان کردنی که نیست ولی آره جالبه. دقیقا اون سر دیگهی طیف مورد شرحه این حالت.
🙂
راستی الان دیدم که چقدررررر مطلب نوشتی!
یادمه گفته بودی با ایمیل هایی که میدید، خبرنامه براتون ارسال میشه.
ولی برای من نمیادا! 🙁
الان نگاه کردم، ایمیل شما نیست تو لیست خبرنامه! اگه ثبت کردین ایمیلتون رو یه مشکلی پیش اومده و ثبت نشده، یه بار دیگه بزنید لطفا و اگه ثبت نکردین لینکش اینجاست:
http://c137.ir/?page_id=43
انجام شد، ممنون 🙂
ارسال دیدگاه