یا مقلب الکرایست و السنتا

الان که دارم این دکمه‌ها رو فشار میدم، دقایقی هست صدای ترقه بازی و فشفشه‌پرانی از بیرون میاد. سال نو میلادی شده دقایقی پیش. مثل اینکه تو شهر آتیش‌بازی قشنگی انجام میشه هر سال به این مناسبت. از اون چیزایی که میگن باید هر کسی یه بار ببینه حتما. ولی ترجیح دادم بشینم تو خونه …

ادامه مطلب

فرارهای نکرده

قرار بود عنوان بامزه‌ای باشه برای این خاطره‌ای که میخوام تعریف کنم. در رابطه با تماس تلفنی‌ای که ۱۵ روز پیش صبح دریافت کردم. خاطره مال ۱۵ روز پیشه. چرا الان دارم تعریف می‌کنم؟ چون امروز تصمیم گرفتم میزان نوشتنم تو بلاگ رو بیشتر کنم. بیشتر از روزمره‌ها بنویسم بیشتر خاطره تعریف کنم بیشتر اظهارنظر …

ادامه مطلب

IELTS

تقریبا ۱ ماه پیش داشتم لیست دانشگاه‌ها رو نگاه می‌کردم و سایت‌هاشون رو می‌خوندم و یهو متوجه شدم برای ورود به اون دانشگاهی که می‌خوام باید IELTS بدم. بدترین قسمتش این بود که زمان ارسال مدارک هم گذشته بود. یه ایمیل زدم به دانشگاهه که آقا داستان اینه من الان فهمیدم IELTS لازمه چه باید …

ادامه مطلب