یا مقلب الکرایست و السنتا

زمان مطالعه: ۴ دقیقه الان که دارم این دکمه‌ها رو فشار میدم، دقایقی هست صدای ترقه بازی و فشفشه‌پرانی از بیرون میاد. سال نو میلادی شده دقایقی پیش. مثل اینکه تو شهر آتیش‌بازی قشنگی انجام میشه هر سال به این مناسبت. از اون چیزایی که میگن باید هر کسی یه بار ببینه حتما. ولی ترجیح دادم بشینم تو خونه …

ادامه مطلب

فرارهای نکرده

زمان مطالعه: ۳ دقیقه قرار بود عنوان بامزه‌ای باشه برای این خاطره‌ای که میخوام تعریف کنم. در رابطه با تماس تلفنی‌ای که ۱۵ روز پیش صبح دریافت کردم. خاطره مال ۱۵ روز پیشه. چرا الان دارم تعریف می‌کنم؟ چون امروز تصمیم گرفتم میزان نوشتنم تو بلاگ رو بیشتر کنم. بیشتر از روزمره‌ها بنویسم بیشتر خاطره تعریف کنم بیشتر اظهارنظر …

ادامه مطلب

IELTS

زمان مطالعه: ۹ دقیقه تقریبا ۱ ماه پیش داشتم لیست دانشگاه‌ها رو نگاه می‌کردم و سایت‌هاشون رو می‌خوندم و یهو متوجه شدم برای ورود به اون دانشگاهی که می‌خوام باید IELTS بدم. بدترین قسمتش این بود که زمان ارسال مدارک هم گذشته بود. یه ایمیل زدم به دانشگاهه که آقا داستان اینه من الان فهمیدم IELTS لازمه چه باید …

ادامه مطلب

میز کار

زمان مطالعه: ۲ دقیقه یکی از جذاب‌ترین خاطرات مکرر چند سال گذشته‌ام، شب‌هایی بود که از ساعت ۱۲:۳۰-۱ دور اون میز سیاهه وسط هال شروع می‌شد. میومدم می‌نشستم این طرف میز، بابا هم اون طرف میز، یک لیوان چایی هم رو به روی هر کدوم، راجع به یه مساله‌ای همینطوری صحبت می‌کردیم. طبیعتا صحبتی که اینطوری شروع میشه به …

ادامه مطلب

اول دفتر

زمان مطالعه: ۴ دقیقه سلام. این متن اولین پست این بلاگ هست و قراره صرفا یه ذره خاطره تعریف کنم از تجارب گذشته‌م در رابطه با نوشتن بلاگ.

ادامه مطلب